مداد

کیف و کفش

توضیحات آگهی

مداد رنگی ها مشغول بودند به جز مداد سفید، هیچکس به او کار نمیداد، همه میگفتند : تو به هیچ دردی نمیخوری، یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی شب گم شده بودند، مداد سفید تا صبح ماه کشید مهتاب کشید و انقدر ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد صبح توی جعبه مداد رنگی جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد، به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم در کنار هم نباشیم…

  • بازدید: 6
  • شهر: شهرکرد
  • تاریخ انتشار: جمعه 11 تیر 1404

آگهی‌دهنده